مرلوپونتی با ادبیات اگزیستانسیالیستی الحادی «نظریه آزادی مشروط» خود را با ابداع نظریۀ «تن ـ سوژه» و با الهام از مفهوم «زیست جهان» هایدگر پردازش کرده و آزادی بشر را در تزاحم با وجود خدوند میداند. او میگوید: بین خدا و انـسان آزاد یـکی را باید انتخاب کرد؛ زیرا اگر وجود خدا اثبات شود، همه چیز تحت نظام ضرورت علّی قرار گرفته و دیـگر جایی برای آزادی بشر باقی نمیماند. شهید مطهری نیز معتقد است آزادی انسان مشروط (محدود) است. وراثت، محیط اجتماعی وتاریخ از جمله امور محدودکننده آزادی هستند. اما او برای اثبات آزادی مشروط بشر از دلیل فطرت و ضرورت بهکارگیری عقل در مسیر تکامل انسان استفاده کرده است. به باور شهید مطهری، این آزادی مشروط نه تنها در تضاد با وجود خدا و اراده و علم نامتناهی او نیست، بلکه لازمه ایمان به اوست.روش تحقیق در این نگارش روش عقلی به شیوه کتابخانهای است و حاصل آن منتج به این نکته شده که هرچند دیدگاه مرلوپونتی و استاد مطهری در خصوص «آزادی مشروط» تا حدی مشابهت دارند، اما نظریه هر یک از ایشان در منظومه فکری خود کاملا متفاوت از دیگری است.
Talebi M, Almasi M. A Comparative Study of Merleau-Ponti and Motahhari,
the Martyr, on Conditioned Freedom
. ANDISHE-NOVIN-E-DINI A Quarterly Research 2018; 14 (54) :107-124 URL: http://andishe.maaref.ac.ir/article-1-551-fa.html
طالبی محمدحسین، الماسی مسعود. بررسی تطبیقی دیدگاه مرلوپونتی و شهید مطهری در خصوص آزادی مشروط. اندیشه نوین دینی. 1397; 14 (54) :107-124