یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه، الهیات، روانشناسی و حتی فیزیک، وجود دیدگاههای جبرگرایانه، تقدیرگرایانه یا اختیارگرایانه نسبت به اعمال انسان است. جبرگرایان معتقدند اعمال انسان و رویدادهای طبیعی، تحتتأثیر یک نیروی جبریِ قدرتمند ازجانب خدا هدایت میشوند و انسان چارهای غیر از پذیرش این نیروهای جبری ندارد. دسته دیگر، تقدیرگرایان هستند که معتقدند تمامی رویدادها از قبل تعیین شده است و اختیار انسان، نقشی در حوادث پیشآمده برای او ندارد؛ اما گروهی با تفکر اختیارگرایانه معتقدند با وجود علم خداوند به تمامی حوادث و سرنوشت موجودات، انسان با اختیار خود، راهش را انتخاب میکند و در تعیین سرنوشت خود در حد تمامی عوامل خارجی نقش دارد. این مقاله با استفاده از قوانین فیزیک در چارچوب نظریه نسبیت خاص انیشتین و با استفاده از مخروط نوری و نسبیت همزمانی، نخست چرایی مشخص بودن سرنوشت انسان در علم پیشین خداوند و سپس سازگاری بین اختیار انسان و علم خداوند به سرنوشت او را اثبات میکند و نشان داده میشود که اراده انسان در طول اراده خداوند متعال میباشد.