مسئله نفس وبدن اگرچه از دیرباز، اندیشه بشر را به خود مشغول کرده، ولیکن در اعصار جدید، نگاهی نو و مجدد به آن صورت گرفته و نظرات متفاوتی نیز عرضه گشته است. فیزیکالیستها از اساس منکر دوگانگی نفس و بدن گشتهاند و حالات نفسانی را به حالات جسمانی فروکاستهاند. در مقابل، اندیشمندان مسلمان، ثنویت نفس و بدن را پذیرفتهاند؛ ولی با توجه به اینکه صرفِ پذیرش غیریت نفس و بدن، غیر بدنی بودن نفس را نتیجه نمیدهد، گروهی به تجرد و برخی به عدم تجرد نفس رأی دادهاند. این اقوال، نشان از صعوبت بحث دارد و لذا نتایج عقل برهانی و آموزههای دین وحیانی میتوانند ملاکی محکم و میزانی کارآمد در تمییز اندیشههای صحیح از غیرصحیح بوده و درک درستی از حقیقت را به ارمغان بیاورند. این مقاله با امعان نظر در ادله، تمایز نفس و بدن و نیز تجرد نفس را نتیجه خواهد گرفت.