براساس نظر کارل راجرز ـ یکی از بنیانگذاران روانشناسی انسانگرا ـ زندگی اصیل، زندگیای است که براساس خواست طبیعی انسان شکل بگیرد. وی نتیجه میگیرد که چون انسان دیندار بهمنظور جلب رضایت خداوند همواره از خواست طبیعی خود چشمپوشی میکند، درست لحظهای که کاملاً دیندار است، کاملاً با خودش بیگانه است. این دیدگاه، ضمن غفلت از تفاوت اساسی زیست طبیعی و زیست فطری، تصوری محدود یا مبهم از برخی مفاهیم اساسی و ضروری در تبیین افعال انسانی، ازجمله خواست طبیعی، محدودیتهای کمالزا، غایت، عشق، قانون و ... دارد. نوشتار حاضر درصدد تقریر اجمالی این نظریه و سپس نقد تفصیلی آن است.
Rahdar A. Relationship between religion and identity (A critical survey of karel Rogers` view)
. ANDISHE-NOVIN-E-DINI A Quarterly Research 2011; 7 (26) :165-184 URL: http://andishe.maaref.ac.ir/article-1-1312-fa.html