مفوضه از گروههای غالی شیعی بودند که اگرچه اعتراف به مخلوق و حادث بودن پیامبر اکرم|و امامان^داشتند، اما معتقد بودند که خداوند آنان را در آغاز آفرینش آفرید؛ سپس کار خلق و رزق و تدبیر جهان را به آنان تفویض نمود. ازسوی دیگر حکمای شیعی پیرو ابنعربی با طرح نظریه «حقیقت محمدیه» چنین عنوان میکردند که خداوند برای جلوهگر ساختن خود و برای آنکه خود را در هستی متجلی سازد، ابتدا موجودی را آفرید و سپس از وجود او عالم را به وجود آورد. آنان از این موجود نخستین با تعبیر «حقیقت محمدیه» نام میبردند که معادل عقل اول در نظام فکری مشائیان بود.
این دو نظریه اگرچه شباهتهایی در ابتدای امر دارند، اما تفاوت ماهوی آنها بسیار بیش از تشابه ظاهری آنهاست؛ در این تحقیق به این تفاوتها و شباهتها اشاره خواهیم کرد.