باور عمومی شیعیان به اصل «امامت» و نقش آن در توسعه «اقتدار اجتماعی» ائمه(ع)
|
فهیمه فرهمند |
دانشگاه تهران |
|
چکیده: (1777 مشاهده) |
میان بسیاری از باورهای کلامی و جهتگیریها و مناسبات اجتماعی و سیاسی در تاریخ اسلام، رابطهای انکارناپذیر یافت میشود. بر همین اساس، ائمه(ع) در طول دوره حدود 250 سال حضور خود در میان مردم و در شرایطی که فاقد ابزار معمول و اهرم متعارف اعمال قدرت و حاکمیت - از جمله قدرت سیاسی و نظامی- بودند، با عرضه نظریه «امامت منصوص» بهجای مدل رایج امارت و خلافت در جامعه اسلامی و در قالب یک جهتگیری کلامی، زمینه تعمیق نفوذ و گسترش اثربخشی و اقتدار خود را در عرصه مناسبات اجتماعی و سیاسی فراهم نمودند.
این پژوهش که بر نظریه پارسونز در باب ارجاع قدرت به اقتدارِ مبتنی بر مشروعیت استوار است، تلاش میکند چگونگی تأثیر اصل امامت در کلام شیعه - از راهی غیر از توسعه قدرت سیاسی و نظامی- بر مناسبات اجتماعی و معادلات سیاسی آن روزگار را که به شکلگیری مدل جدیدی از اقتدار انجامید و در نتیجه آن، ائمه به جدیترین خطر برای حاکمیت دستگاههای سیاسی معاصر خود تبدیل شدند، تبیین کند.
|
|
واژههای کلیدی: واژگان کلیدی: کلام شیعه، امامت منصوص، قدرت، اقتدار، نفوذ اجتماعی. |
|
متن کامل [PDF 392 kb]
(401 دریافت)
|
نوع مطالعه: كاربردي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1399/2/10 | پذیرش: 1399/2/10 | انتشار: 1399/2/10 | انتشار الکترونیک: 1399/2/10
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|