1- دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان. (نویسنده مسئول) mohammadzadeh.h1367@gmail.com 2- دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه تبریز. g.karimzadeh@tabrizu.ac.ir
چکیده: (666 مشاهده)
در «نظریه جواز تعبد به ادیان» کوشیده شده تا قطع اصولی را به عنوان یک معرفت مطلق و معتبر در تفسیر دین و مواجههی با ادیان و معارف متکثر، پیشنهاد و معرفی شود. هر چند در مورد قطع اصولی، مباحثی در علم اصول مطرح شده است، اما هرگز قطع اصولی بهعنوان پیشنهادی برای مواجهه با ادیان و روش تفسیر دین از سوی متفکرانِ فلسفه دین تنظیم و ارائه نشده بود، از اینرو میتوان نظریه حاضر را یک نظریه نو و جدیدی در «فلسفه دین» بهشمار آورد. فرضیه نگارنده این است که نظریه مذکور دارای لوازم و پیامدهایی علمی و عملی باشد، از این رو میکوشد این نظریه را با روشی تحلیلی انتقادی ارزیابی کرده و آثار و پیامدهای آن را بیان کند. پرسش تحقیق این است که آثار و لوازم منطقی نظریه چیست و از این منظر چه نقدهایی بر آن وارد میشود؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که نظریه تعبد مستلزم پیامدهای علمی و مخاطرات اجتماعی فراوانی از جمله: پلورالیسم دینی، نسبیت معرفت، شکاکیت، و ممنوعیت امربه معروف و نهی از منکر میباشد.
Mohammadzadeh H, Karimzadeh Gharamaleki G. An Analysis of the Consequences and Logical Requirements of the Theory of Innate Respect to Divine and Non-Divine Religions and Denominations. ANDISHE-NOVIN-E-DINI A Quarterly Research 2024; 20 (76) :101-120 URL: http://andishe.maaref.ac.ir/article-1-2606-fa.html
محمدزاده حسن، کریمزاده قراملکی قربانعلی. تحلیل پیامدها و لوازم منطقی نظریه
جواز تعبد به ادیان و مذاهب الهی و غیرالهی. اندیشه نوین دینی. 1403; 20 (76) :101-120