دیدگاه حدوث زمانی منسوب به متکلمان با چالشهای جدی فلاسفه مواجه شده و نظریه حدوث ذاتی در اندیشههای فلسفی قوام ویژهای یافته است. با رجوع به کتب متعدد علامه حلی ـ بهعنوان یک متکلم محقق شیعی و آگاه به مبانی فلسفی ـ معلوم میشود که وی دیدگاه حدوث ذاتی مصحِّح با ازلیت غیری عالم را مردود دانسته است. از سویی دیگر، وی مدخلیت شاخصه «زمان» در معنای حدوث را نفی کرده و همانند فلاسفه، دیدگاه حدوث زمانی و مسبوقیت عالم به عدم زمانی را باطل و غیرقابل پذیرش شمرده است. بنابراین عقیده علامه در مسئله حدوث عالم، غیر از حدوث ذاتی و غیر از حدوث زمانی است. وی معتقد است عالم به این معنا حادث است که خداوند ازلاً در حاقّ واقع بدون تقید به زمان موجود بود؛ ولی عالم و زمان تحقق نداشت؛ یعنی عدم محض حاکم بود و اصل عالم طبیعت توأم با زمان، از کتم عدم محض به نحو ابداعی آفریده شد. به عبارت دیگر، هستی جهان ماده، سرآغازی فرازمانی داشته و به لحاظ امتداد زمانی، محدود و متناهی به عدم مطلق در متن واقع است؛ عدمی که بدون تقرر در ظرف متدرّج و ممتد زمان، با وجود عالم به تقابل سلب و ایجاب در تناقض است و قابل جمع با آن نیست؛ بلکه با جعل وجود، مطرود و منتفی میگردد. مقاله حاضر به تبیین ابعاد این نظریه علامه درباره حدوث عالم میپردازد.
Ahmadi S J. An Explanation on Creation of the World from
Allameh Helli’s Point of View
. ANDISHE-NOVIN-E-DINI A Quarterly Research 2015; 10 (39) :83-102 URL: http://andishe.maaref.ac.ir/article-1-464-fa.html
احمدی سید جواد. تبیین حدوث عالم از دیدگاه علامه حلی. اندیشه نوین دینی. 1393; 10 (39) :83-102