در این نوشتار، این پرسش مطرح میشود که از منظر ملاصدرا و لایبنیتز، آیا آدمی در فطرت خویش نسبت به خداوند معرفت دارد یا خیر؟ چرا و به چه معنا؟ در این پژوهش معلوم میشود که خداشناسی فطری میتواند دو معنا داشته باشد: اول اینکه قضیه «خدا وجود دارد» از قضایای بدیهی است؛ دوم اینکه انسان میتواند نوعی تصور ذاتی و فطری از مبدأ متعال داشته باشد. هر دو فیلسوف بر خداشناسی فطری تأکید ورزیدهاند. لایبنیتز معتقد است روح انسان بهعنوان یک مناد عالی، از خداوند تصوری فطری دارد؛ درحالیکه ملاصدرا خداشناسی فطری را بهمعنای علم حضوری میداند. هر دوی آنها با تفکیک میان ادراک بسیط و مرکب، فطری بودن معرفت خدا را اثبات و آن را بالقوه میدانند.
Zakavi A A. Sadra and Leibniz on natural perception of God, comparatively studied
. ANDISHE-NOVIN-E-DINI A Quarterly Research 2011; 7 (24) :87-112 URL: http://andishe.maaref.ac.ir/article-1-1292-fa.html
زکوی علیاصغر. مقایسه تطبیقی خداشناسی فطری از منظر صدرالمتألهین شیرازی و لایبنیتز
. اندیشه نوین دینی. 1390; 7 (24) :87-112